کسب و کار

برندسازی شخصی: چیست، چرا باید آن را انجام داد، و چگونه معدن را می سازم

برندسازی شخصی: چیست، چرا باید آن را انجام داد، و چگونه معدن را می سازم

“برندسازی شخصی” ممکن است مانند یکی از آن کلمات مبهم و بی‌معنی باشد که توسط شرکت‌های فناوری و اینفلوئنسرها مطرح می‌شود – اما داشتن تسلط بر نحوه توسعه برند شما می‌تواند زمانی بسیار عالی باشد. این به پیشرفت شغلی شما و به دست آوردن دید حرفه ای است.

an example of personal branding in a featured image

در عصر رسانه های اجتماعی، استحکام هویت مجازی شما می تواند بر توانایی شما برای دستیابی به مشتریان بالقوه در جایی که هستند تأثیر بگذارد و جایگاه داخلی شما را در شرکت شما افزایش دهد – بنابراین یک برند شخصی که به خوبی ساخته شده و فعالانه حفظ می شود می تواند یک دارایی اصلی باشد. برای هر حرفه ای، به ویژه در زمینه هایی مانند فروش یا بازاریابی.

به‌علاوه، همانطور که متوجه شدم، ساختن برند شما واقعاً می‌تواند سرگرم‌کننده باشد (من می‌دانم که چگونه به نظر می‌رسد، اما جدی هستم.) برای نگاهی به چیستی، چگونگی و چرایی توسعه یک نام تجاری شخصی، به ادامه مطلب مراجعه کنید. همراه با مروری کلی از سفر مداوم، ناامیدانه و سوخته من برای ساختن یکی از خودم.

Download Now: The Complete LinkedIn Playbook [Free Guide]

را کامل کنید

فهرست محتوا

برندسازی شخصی چیست؟

برند شخصی شما نمایش آنلاین (بیشتر) شخصیت، مجموعه مهارت و تجربه شماست – راهی برای انتقال هویت شما در عصر رسانه های اجتماعی.

توسعه یک برند شخصی قوی و برجسته راهی عالی برای جلب توجه بیشتر به کار شما، جلب توجه به شرکت شما به عنوان یک کل، متمایز کردن خود از دیگران در فضای شما و تثبیت خود به عنوان یک رهبر فکری محترم در خط مقدم است. صنعت شما – اما با وجود تمام مزایای آن، قرار دادن این نوع حضور آنلاین در کنار هم همه چیز گل رز نیست.

در واقع، می‌تواند واقعاً بد باشد.

ساختن و نمایش یک شخصیت آنلاین متمایز می‌تواند اعصاب‌ساز، خسته‌کننده، ناخوشایند و شرم‌آور باشد – به‌ویژه اگر کمی درون‌گراتر از بقیه باشید.

می‌خواهید بدانید چگونه این را می‌دانم؟ خوب، من در حال حاضر در حال توسعه نام تجاری شخصی خود از طریق لینکدین هستم، و مطمئناً رسیدن به آنجا فراز و نشیب های عجیبی دارد. بعداً کمی بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

به هر حال، یک برند شخصی دقیقاً همان است: شخصی. این فرصتی برای شما است که فردیت خود را در یک زمینه حرفه ای نشان دهید – مجموع تمام محتوای عمومی که پست کرده اید یا به صورت عمومی ارائه کرده اید، بنابراین هرچه محتوای شخصی بیشتری را بیرون بیاورید، فرصت بیشتری برای راهنمایی دارید. روایتی که در مورد اینکه شما در جهان چه کسی هستید.

پس چرا دقیقاً ارزش تلاش را دارد؟

چرا برندسازی شخصی مهم است؟

من فقط 30 ثانیه پیش این را گفتم، اما باز هم می گویم: برندسازی شخصی واقعاً می تواند بد باشد. من در ابتدا نمی خواستم به توسعه برند شخصی خود متعهد شوم، اما پس از بررسی دقیق و فشار مدیریت، شروع به درک ارزش آن کردم.

در اینجا برخی از نکات کلیدی فروش وجود دارد که در این مفهوم به من فروش داد.

می توانید خود را از رقبا متمایز کنید.

راستش را بخواهید، فضای حرفه ای من – مدیریت محتوای مرتبط با فروش و فروش – ممکن است به اندازه فروش عمودی شما تنگ یا سخت نباشد. با این حال، من می‌خواستم خودم را به عنوان سگ بزرگ در جامعه ویرایشگر وبلاگ B2B معرفی کنم. توسعه یک برند شخصی یکی از راه‌های بهتر برای رسیدن به آن هدف بود.

این به من فرصتی داد تا شخصیت خود را منعطف کنم و خودم را به عنوان صدایی منحصربه‌فرد در میان آبریز بدنام بی‌رحمانه هرج و مرج و رقابت که جامعه نویسندگی محتوا گسترده‌تر است، تثبیت کنم.

این نیاز به برجسته شدن ممکن است حتی در فروش بسیار مهم باشد. این یک تمرین ذاتی خود محور است، بنابراین جدا شدن از رقبای شما کلیدی است – توسعه و حفظ یک نام تجاری شخصی می تواند دارایی بزرگی برای کمک به شما برای رسیدن به آن هدف باشد.

می توانید خودتان را برای راه اندازی و تبلیغ کسب و کار خود تنظیم کنید.

کارآفرینی به شدت برند محور است. استارت‌آپ‌ها باید خود را متمایز کنند تا بتوانند به کار خود ادامه دهند – بنابراین اگر آرزوهای کارآفرینی دارید، توسعه یک برند شخصی قوی می‌تواند به هموارسازی این فرآیند کمک کند.

اگر برند شخصی خود را به طور مؤثر توسعه دهید، می‌توانید با حضور متمایزکننده پشت سر خود، کارها را به حرکت درآورید. شما همچنین خود را با فرآیند ساخت برند آشنا خواهید کرد – این تجربه می تواند بسیار ارزشمند باشد.

شما می توانید اعتبار خود را افزایش دهید و در نهایت، بیشتر بفروشید.

به گفته کارشناس فروش و نویسنده جیل کنراث، نماینده متمایز کننده اصلی در فروش امروز مهم نیست که چه چیزی می خرند، مشتریان بالقوه می دانند که می توانند محصول یا خدمات مشابهی را از فروشنده دیگری دریافت کنند.

آنچه آنها نمی توانند از هیچ ارائه دهنده ای دریافت کنند، تجربه فروش مشابه با همان فروشنده است. و از آنجایی که مصرف کنندگان دو برابر بیشتر احتمال دارد محتوای تولید شده توسط کاربر معتبرتر است از محتوای ایجاد شده توسط برند، آنها به دنبال افرادی هستند که محتوایی را تولید می کنند که نماینده یک شخص باشد نه یک شرکت.

با ارائه یک نام تجاری شخصی متمایز، انتخاب شرکت (و شما) را برای خریداران خود نسبت به فروشنده دیگر آسان‌تر می‌کنید.

5 ملزومات برندسازی شخصی

بنابراین شما مدتی را برای کار بر روی برندسازی شخصی اختصاص داده اید. از کجا شروع کنیم؟ در اینجا پنج مؤلفه اساسی یک برند شخصی مؤثر وجود دارد.

1. نمایه لینکدین کامل

لینکدین به طور کلی مرکز برند شخصی شماست – به خصوص اگر می‌خواهید در فضایی مانند فروش یا بازاریابی برای خود نامی دست و پا کنید. مخاطبان هدف شما قبل از تصمیم به همکاری، استخدام یا ارجاع شما در شبکه درباره شما تحقیق خواهند کرد. بنابراین بسیار مهم است که نمایه خود را پر کنید و آن را جذاب کنید.

برای زمان فشار داده شده است؟ قبل از هر چیز دیگری به این مناطق کلیدی بپردازید:

  • تصویر خود را عمداً انتخاب کنید. یک تصویر با کیفیت بالا و حرفه ای از ضروریات است. بسته به اینکه چگونه سعی می کنید خود را متمایز کنید، تصویری را انتخاب کنید که شما را در نور خاصی نشان دهد. به دنبال یک کنسرت آموزشی هستید؟ عکسی از خود در حال صحبت کردن یا آموزش به دیگران ارسال کنید. تلاش برای جذب خریداران در یک صنعت دکمه دار؟ یک کت و شلوار، کراوات و نگاه مستقیم و مطمئن این کار را انجام می دهد. عکس نمایه شما اولین نگاهی است که مردم از برند شخصی شما دارند، بنابراین مطمئن شوید که ظاهر مناسبی دارد.
  • سرفصل خود را بهینه کنید. فقط عنوان و شرکت خود را فهرست نکنید. در نظر بگیرید که از بیانیه موقعیت خود به عنوان سرفصل خود استفاده کنید یا این نکات سرفصل را امتحان کنید کارشناس کاریابی، جنی فاس.
  • خلاصه خود را تقویت کنید. خلاصه LinkedIn شما مطمئن ترین فرصت را برای انعطاف پذیری شخصیت برای همه کسانی که به طور تصادفی به نمایه شما برخورد می کنند. این یکی از اجزای اصلی برند شخصی شما است، بنابراین باید برندی بسازید که دارای یک قلاب قانع کننده و دیدگاهی مختصر در مورد اینکه چه کسی هستید – همه با صدایی متمایز پشتیبانی می شود.
  • ویژگی محتوای بصری. چه محتوا بسازید و چه آن را مدیریت کنید، باید محتوای بصری چشم نوازی را در گالری خود بگنجانید که مخاطب هدف شما را به خود جلب کند. قطعاتی را انتخاب کنید که چشم انداز تعیین شده در بیانیه موقعیت یابی شما را تقویت کند. برای مثال، اگر قاطعانه به قدرت استخدام فناوری برای تهیه نامزدهای با کیفیت بالا اعتقاد دارید، یک SlideShare یا اینفوگرافیک در مورد موضوع پست کنید.

اگر به اصلاح کامل نمایه نیاز دارید، بررسی کنید این راهنما را برای بهینه سازی صفحه لینکدین خود ارائه دهید.

2. بیانیه موقعیت یابی.

اگر در زمینه فروش هستید، با اظهارات موقعیت یابی غریبه نیستید. نمایندگان باهوش همیشه یک بیانیه مختصر در مورد محصول یا خدمات خود دارند تا با ابهام خریدار “به هر حال این در مورد چیست؟” اجتناب ناپذیر مبارزه کنند. یک بیانیه موقعیت یابی شخصی باید به سؤال کمی اصلاح شده پاسخ دهد “به هر حال در مورد چه چیزی هستید؟”

هنگام ایجاد یک بیانیه موقعیت یابی شخصی، مخاطبان هدف خود را در نظر داشته باشید. پیشنهاد ارزش شما ممکن است درباره شما باشد، اما برای شما نیست. آنچه را که شما را از دیگران در صنعت، حرفه یا نقشتان متمایز می کند، به مخاطبان هدف خود بیان کنید. اگر مطمئن نیستید که چه چیزی شما را متمایز می کند، مدتی را صرف تحقیق در مورد همسالان خود کنید و در مورد باورها و علایق فردی خود فکر کنید.

نمونه‌های بیانیه برندسازی شخصی LinkedIn از رهبران با نفوذ را در نظر بگیرید:

سارا بلیکلی: بنیانگذار SPANX، که نزدیک به 1.6 میلیون دنبال کننده دارد.

من بنیانگذار و مدیر عامل SPANX هستم! من SPANX را در سال 2000 با 5000 دلار پس انداز شخصی شروع کردم و هرگز سرمایه گذاری خارجی انجام ندادم. من به پیروی از غرایز شما و اتخاذ رویکردهای منحصربه‌فرد در تجارت اعتقاد زیادی دارم.

ریچارد برانسون: بنیانگذار Virgin Group، که بیش از 19 میلیون دنبال کننده.

بنیانگذار گروه ویرجین، که به رشد کسب‌وکارهای موفق در بخش‌هایی از جمله تلفن همراه، مسافرت و حمل‌ونقل، خدمات مالی، اوقات فراغت و سرگرمی، و سلامت و تندرستی ادامه داده است. من یک ماجراجو، بشردوست و دردسرساز بیزار از کراوات هستم که به تبدیل ایده ها به واقعیت اعتقاد دارم. در غیر این صورت به عنوان دکتر بله!

شناخته می شود

از نظر قالب و ساختار، به این دستورالعمل ها پایبند باشید:

  • کوتاهتر بهتر است. چند جمله مختصر ایده آل است.
  • به‌جای استفاده از اسم‌ها برای توضیح کاری که انجام می‌دهید (عنوان در شرکت)، از افعال برای نشان دادن نحوه انجام آن استفاده کنید.
  • از کلمات بیش از حد استفاده شده مانند “انگیزه”، “استراتژیک” و “محرک” اجتناب کنید.
  • از اصطلاحات و کلمات اختصاری صنعتی اجتناب کنید.

3. یک نمایه سئو پسند.

به همان اندازه که تعریف و ثبت آنچه شما را متمایز می کند مهم است، اطمینان از اینکه می توانید به راحتی آنلاین پیدا شوید. از این گذشته، اگر کسی آن را نخواند، نوشتن یک بیانیه موقعیت یابی فایده زیادی ندارد.

به همین دلیل، تحقیق سرسری کلمات کلیدی بخش اساسی هر ابتکار برندسازی شخصی است. باز هم، به جای فکر کردن به کلمات کلیدی که بیشتر با خودتان مرتبط هستید، به کلمات یا عباراتی فکر کنید که مخاطب هدف شما ممکن است برای یافتن شخصی شبیه شما جستجو کند. عبارات کلیدی می تواند مرتبط با صنعت (“منابع انسانی”)، مرتبط با نقش (“مدیر کسب استعداد”) یا مرتبط با نتایج (“کاهش هزینه های استخدام”) باشد. اگر در فکر کردن کلمات کلیدی مشکل دارید، برنامه رایگان Keyword Tool.io را برای الهام گرفتن بررسی کنید. .

هنگامی که در مورد یک یا دو کلمه کلیدی تصمیم گرفتید، آنها را در نمایه LinkedIn، بیو توییتر، وبلاگ، رزومه، وب سایت و هر فضای آنلاین یا رسانه های اجتماعی دیگری که در آن درگیر هستید وارد کنید. فقط مطمئن شوید که این کار را انجام دهید. به طور طبیعی درج یک جمله بی معنی پر از کلمات کلیدی در یک صفحه وب، پر کردن کلمات کلیدی نامیده می شود و شما را با عجله به انتهای گوگل می فرستد. یک قانون خوب این است که کلمه کلیدی خود را در هدر لینکدین و دو تا سه بار در بخش «درباره» قرار دهید.

4. یک دیدگاه منحصر به فرد.

آنچه می گویید و نحوه بیان آن، برند شخصی شما را مشخص می کند. اگر شما هم مانند دیگران به نظر برسید، نام تجاری شما برجسته نخواهد شد و قطعاً خاطره انگیز نخواهد بود. به همین دلیل بسیار مهم است که صدایی بسازید که شبیه شما باشد و نظرات منحصر به فرد شما را به اشتراک بگذارد.

برای درک اینکه چه دیدگاهی دارید، سوالات زیر را از خود بپرسید:

  • چگونه خودم را در 3-5 کلمه توصیف کنم؟
  • آیا لحن من رسمی است یا غیر رسمی؟
  • آیا از کلمات خاصی استفاده می‌کنم یا از کلمات خاصی اجتناب می‌کنم (مثلاً فحش دادن یا اصطلاحات تخصصی صنعتی)؟
  • چه کاری را بهتر از دیگران انجام می دهم؟
  • چه ارزشی می توانم به جامعه/صنعت/شبکه ​​خود ارائه دهم؟

برای کمک، می‌توانید برند شخصی خود را با رایگان ما معرفی کنید ابزار شخصیت.

وقتی بدانید چه چیزی شما را متمایز می کند، می توانید پست ها و مقالاتی ایجاد کنید که دیدگاه شما را به اشتراک بگذارند و برند شخصی شما را بسازید.

5. یک برنامه پست ثابت.

وقتی نمایه شما بهینه شد و دیدگاه شما مشخص شد، وقت آن است که پست کردن را شروع کنید.

یکی از بهترین راه‌ها برای توضیح تفاوت رویکردتان با همتایانتان این است که آن را یادداشت کنید تا همه ببینند. از به‌روزرسانی‌های وضعیت LinkedIn برای به اشتراک گذاشتن افکار خود در مورد یک صنعت یا روند محل کار استفاده کنید، یا مقاله‌ای درباره محصول جدیدی که می‌فروشید، مفیدترین تاکتیک‌های فروش یا نحوه شروع کار در صنعت خود بنویسید.

در حالی که پست‌های شما نباید خودآگهی آشکار باشد، می‌توانید از LinkedIn خود به عنوان وسیله‌ای برای برندسازی شخصی با در نظر گرفتن زاویه مناسب استفاده کنید. مطمئن شوید که هر پست به مکالمه بزرگتر اضافه می کند و در عین حال دیدگاه شما را از دیگران متمایز می کند.

در اینجا چند نمونه مقاله آورده شده است:

  • همه در مورد Trend Y X می گویند. این دلیل مخالفت من است
  • Y اشتباهاتی که اکثر حرفه ای ها هنگام انجام Z مرتکب می شوند
  • روش منحصربفردی که من قصد دارم به X در سازمانم خطاب کنم

اولین بار نویسنده؟ مشکلی نیست این HubSpot رایگان الگوهای پست وبلاگ برای پیاده شدن روی پای راست.

در حالی که مهم است که افکار خود را از طریق پست‌ها و مقالات به اشتراک بگذارید، لازم است که ثابت باشید. ارسال سه بار در هفته به مدت یک ماه، و سپس توقف برای دو ماه، به اعتبار و رشد شما لطمه می زند. بهتر است عادتی را ایجاد کنید که بتوانید آن را حفظ کنید، مانند ارسال دو بار در ماه، تا اینکه حجم زیادی از محتوا را قبل از سرد شدن برای مدت طولانی بیرون بیاورید.

یک برنامه زمانبندی پست را مشخص کنید که برای شما مناسب است و به آن پایبند باشید.

استراتژی برندسازی شخصی

استراتژی برندسازی شخصی شما در نهایت مختص شما خواهد بود – از این رو اصطلاح شخصی نامیده می‌شود – اما برخی از عناصر استراتژیک کلیدی وجود دارد که باید هنگام جمع‌آوری استراتژی خود در نظر بگیرید. در اینجا نگاهی گذرا به این موارد است.

اهداف

اگر نمی‌دانید می‌خواهید با آن چه کاری انجام دهید، نمی‌توانید یک برند شخصی متمرکز و دارای ساختار متفکرانه ایجاد کنید. آیا این کار را برای پیشرفت شغلی انجام می دهید؟ دید بهتر با رهبری داخلی در شرکت شما؟ قرار گرفتن در معرض نام تجاری؟ چیز دیگری کاملاً؟

پایان بازی شما هر چه باشد، مطمئن شوید که تصویر واضحی از آن دارید. هنگامی که شروع به توسعه هویت مجازی خود کنید، نتایج ایده آل شما بسیار مهم خواهد بود.

یک تم

مارک‌های شخصی مؤثر کاملاً سازگار هستند. بدانید که چگونه می خواهید درک شوید و محتوای خود را بر اساس آن به صورت رشته ای نگه دارید. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید به عنوان یک منبع جدی‌تر و مشورتی برای دنبال‌کنندگان مطرح شوید، همه چیز را تاکتیکی نگه دارید و از تلاش برای احمقانه بودن در پست‌های خود زیاد غافل نشوید.

یک درخواست تجدیدنظر شخصی

این نقطه به نوعی شبیه به نقطه قبلی است. شما می خواهید نام تجاری شخصی شما متمایز باشد – باز هم، شخصی کلمه کاربردی در اصطلاح برندسازی شخصی است. شما باید راه هایی را شناسایی کنید که بتوانید خود را از دیگران در فضای خود متمایز کنید.

اینطور که به نظر می رسد کلیشه ای، درک کنید که چه چیزی شما را شما می کند. ویژگی های خاصی را پیدا کنید که شخصیت و هویت حرفه ای شما را متمایز می کند. هنگامی که آن‌ها را سنجاق کردید، تا حد امکان به آنها تکیه دهید.

اکنون که متوجه شده‌اید چه چیزی در یک برند شخصی وجود دارد، بیایید نگاهی دقیق‌تر به این بیندازیم که این عناصر در عمل چگونه می‌توانند باشند.

نمونه‌های برندسازی شخصی

به الهام از برندسازی شخصی نیاز دارید؟ به دنبال حرفه ای های زیر نباشید.

1. کیتی برک

کتی، مدیر ارشد سابق HubSpot، به طور باورنکردنی در لینکدین فعال است. او نه تنها محتوای خود را به اشتراک می گذارد، مانند زمانی که از او برای سخنرانی در وبینارهای صنعتی دعوت می شود، بلکه به طور مداوم با کارمندان و مشتریان HubSpot در ارتباط است. او با اشتراک‌گذاری پست‌های دیگران و جشن گرفتن پیروزی‌های آن‌ها، نقش خود را به‌عنوان یک رهبر تقویت می‌کند و برند شخصی خود را می‌سازد.

katie burke personal branding example

2. لیز رایان

لیز با نزدیک به 3 میلیون دنبال کننده در لینکدین، یک برند شخصی با ارائه توصیه های مفید منابع انسانی به کارجویان و رهبران ایجاد کرد. پست‌های او بر مشاوره به مخاطبان و جمع‌آوری بینش متمرکز است، که افرادی را به دنبال مشاوره شغلی یا مربی – و کتاب‌ها و تجارت او می‌کشاند. اما حتی اگر شما خرید نکنید، او همچنان توصیه های بسیار ارزشمندی را به دنبال کنندگان خود ارائه می دهد.

liz ryan personal branding example

3. کریستینا میترمایر

کریستینا زیست شناس دریایی، عکاس و بنیانگذار سازمان حفاظت از اقیانوس SeaLegacy است. برند شخصی او توانایی‌های او را به‌عنوان یک دانشمند برجسته می‌کند و از طریق داستان‌گویی بصری به مردم در مورد حفظ و نگهداری آموزش می‌دهد. او مقاله‌ها، پادکست‌ها، تصاویر و کمپین‌های مرتبطی را به اشتراک می‌گذارد که به دنبال‌کنندگانش علاقه‌مند است تا آگاهی خود را در مورد دلایل مختلفی که از آن‌ها حمایت می‌کند، افزایش دهند.

personal branding example cristina mittermeier

چگونه برند شخصی خود را ساختم

اجازه دهید با ارائه یک پیوند شروع کنم به نمایه لینکدین من، در صورتی که کنجکاو باشید که چگونه همه اینها با هم جمع شده اند.

بسیار خوب، اکنون که این راه حل نیست، می توانیم در را قفل کنیم.

می‌خواهم این را با گفتن این که من نسبتاً در برندسازی شخصی جدید هستم، مقدمه کنم. من آن مردی در لینکدین نیستم که میلیون‌ها دنبال کننده دارد و جدیدترین سخنرانی خود در TEDx را وصل می‌کنم – بنابراین فکر می‌کنم عنوان این بخش را «چگونه برند شخصی خود را می‌سازم» مناسب‌تر باشد.

با این وجود، من دوست دارم فکر کنم که تا به حال کار بسیار خوبی انجام می دهم. در اینجا نحوه کار من این است.

1. غرورم را قورت دادم.

مسلماً، من واقعاً در ابتدا نمی‌خواستم یک نام تجاری شخصی توسعه دهم، به خصوص از طریق لینکدین. من برای اینفلوئنسرهای لینکدین احترام زیادی قائلم، اما وقتی صحبت از حضور آنلاین من به میان می آید، بسیار محتاط هستم (من شاید ۱۵۰ فالوور اینستاگرام داشته باشم.)

صادقانه مدیریت تیم رسانه HubSpot را تحت فشار قرار داد – که به من گفت که شخصیت دیوانه و لذت بخش من را آنقدر دوست دارند که مجبور شدم آن را از طریق LinkedIn به اشتراک بگذارم – تا حتی به فکر توسعه یک برند شخصی باشم.

من در ابتدا از آن ناراحت شدم، همانطور که ممکن است از اولین پست من متوجه شوید:

a personal branding example from jay fuchs linkedin profile

منبع تصویر< /p>

در نهایت، خوشحالم که آنها این فشار را انجام دادند. ساختن نام تجاری من به طرز شگفت انگیزی زمان خوبی بوده است، و باعث شد تا در معرض دید باارزش و کشش حرفه ای قرار بگیرم – اما فهمیدن اینکه چگونه به این فرآیند نزدیک شوم، خوب، یک فرایند بود.

2. روی صدایی نشستم.

وقتی سفر بی امان و بی امان خود را برای برندسازی شخصی در زمین سوخته آغاز کردم، به نوعی گم شده بودم. من واقعاً حسی از نوع محتوایی که باید پست کنم یا بهترین لحن برای حمایت از آن را نداشتم.

من بسیاری از LinkedInfluencers را دیده بودم که ویدئوهای کوتاهی ارسال می کردند و در مورد درس های حرفه ای که از تجربیات غیرحرفه ای گرفته بودند بحث می کردند، بنابراین فکر کردم که می توانم از آنجا شروع کنم – اما پس از کمی فکر کردن، متوجه شدم که این استراتژی ها احتمالاً اینطور نبودند. برای من کار نمی کند.

حضور دوربین من نوعی زباله است – همانطور که از این godforsaken TikTok من آنجا را توضیح دادم که چرا فروشندگان هرگز نباید این عبارت را بگویند >”به طور کلی به من اعتماد نکنید و به من اعتماد نکنید”

پس بله، من خیلی گم شدم.

یک روز، وظیفه به‌روزرسانی پستی درباره خلاصه‌های لینکدین را بر عهده داشتم. که از من می خواست اسکرین شات خودم را پست کنم. من در آن زمان یکی نداشتم، بنابراین یکی را کنار هم قرار دادم که برخی از مبانی کلیدی را که در مقاله به آنها اشاره شده بود، پوشش داد – به این صورت بود:

a linkedin summary that helps establish my personal brandمنبع تصویر< /p>

من آن را به برخی افراد نشان دادم و آنها از لحن آن خوششان آمد. بعداً در همان روز، من در حال خوردن ناهار با تعدادی از همکارانم بودم و گفتم که از جنبه جدید “Be LinkedInfluential” در شرح شغلم ناامید شده ام.

یکی از همکارانم به شوخی گفت که باید فعالیت‌های تصادفی را انتخاب کنم و بگویم که آنها در مورد فروش چه چیزی به من یاد دادند، “من همین الان یک مرغ جوجه گردان خوردم – این چیزی است که در مورد رسیدگی به اعتراض به من آموخت.”

من هرگز آن را پست نکردم، اما مفهوم «ضد تأثیرگذاری» را دوست داشتم، بنابراین شروع کردم به دویدن با آن.

3. مقداری را که می‌توانم اضافه کنم شناسایی کردم.

برند شخصی شما ظرفی است که می‌توانید رهبری فکری را پیش‌بینی کنید – اما تا آنجا که پیش می‌رود، من در موقعیت عجیبی قرار دارم. من برای حرفه ای های فروش می نویسم، اما خود را کمتر یک رهبر فکری درستکار در آن فضا می دانم و بیشتر یک تسهیل کننده می دانم که به کارشناسان فروش کمک می کند تا ایده های خود را بیان و گسترش دهند.

ارزشی که می‌توانم ارائه دهم واقعاً به من بستگی ندارد که به مخاطبان فروش در مورد چگونگی انجام بهتر کارشان توضیح بدهم. درعوض، من برای روشن کردن محتوای رهبری فکری که به رهبران فروش کمک کردم، بهتر روشن کنم – همه با یک چرخش متمایز و جذاب.

در اینجا نمونه ای از آنچه به نظر می رسد وجود دارد:

another post i used to help establish my personal brand

منبع تصویر < /p>

با آن پست ، من سعی نکردم هر چیزی را که من صلاحیت آن را ندارم بگویم و فهمیدم که تجربه من کجاست. من در آن خط ماندم و سعی کردم محتوای خود را تا حد امکان سرگرم کننده و متفکر کنم بدون اینکه خیلی دور از آن دور شوم.

4. من (سعی کنید) به طور مرتب منتشر کنم.

من قول می دهم تمام تلاش خود را در این جبهه انجام دهم. من سعی می کنم حداقل هفته ای یک بار محتوا را بیرون بیاورم. مسلماً ، که گاهی اوقات در کنار هم قرار می گیرد – اما من می فهمم که چقدر مهم است. برنامه انتشار مداوم می تواند در هنگام برندسازی شخصی مؤثر کمک بزرگی کند.

شما با ایجاد انتظارات و دائماً تحویل آنها یک برند شخصی ایجاد می کنید-به همین دلیل داشتن نوعی سرمقاله برای محتوای شما می تواند شما را با دنبال کنندگان فعلی و بالقوه خود حفظ کند.

دوباره ، این منطقه ای است که من فضای بهبودی دارم. من غالباً بیش از حد با مسئولیت های دیگر درگیر می شوم و محتوای “خاص من” را به بیرون می کشم. با این حال ، من می توانم تشخیص دهم که این چیزی است که من باید روی آن کار کنم ، و من سعی می کنم محتوای بیشتری را بیرون بیاورم ، به جلو بروم.

5. من در آن نگه داشتم.

ممکن است مناسب تر باشد که بگوییم “من آن را نگه می دارم.”

همانطور که گفتم ، من هنوز هم بسیار سبز هستم که به مارک شخصی می رسد ، بنابراین برای من کمی زود است که خودم را به پشت بکشم و تأمل کنم که چگونه مارک شخصی خود را ساختم مانند این چیزی است که من است “. سالها انجام می شد با این حال ، من ادامه می دهم – حتی وقتی پستهایی که می کنم واقعاً ضربه نمی خورند.

به عنوان مثال ، من وقتی این پست کشش را که می خواستم به آن دست نیاورد ، بسیار مورد توجه قرار گرفتم:

a post for my personal brand that did not get the traction i wanted it to

منبع تصویر < /p>

من به نوعی شرم آور بودم که وقت و تلاش ناشایستی را در آن گرافیک قرار دادم … فقط برای اینکه فقط 36 لایک را بدست آورم ، آن را در اینترنت قرار دهم – اما این زندگی برای ما LinkedInfluencers است. شما بعضی اوقات به دیوارها ضربه می زنید ، اما باید پاهای خود را در حرکت نگه دارید.

من راه هایی برای رفتن دارم قبل از اینکه واقعاً بتوانم بگویم که من یک مارک شخصی قوی و کاملاً مولد ایجاد کرده ام – اما دوست دارم فکر کنم که در راه هستم. من امیدوارم که رویکرد من تازه و جذاب باشد تا بتواند با مخاطب هدفم تأثیر ماندگار داشته باشد ، و فکر می کنم اگر به طور مداوم منتشر کنم ، می توانم حداقل یک پیشرفت را انجام دهم.

منابع مارک شخصی

ایجاد یک مارک شخصی قوی نیاز به آشنایی با خود و قرار دادن کار برای ایجاد محتوای بی نظیر و منحصر به فرد دارد. این می تواند به شما در شروع کار کمک کند ، با الگوهای نوشتن یک بیوگرافی حرفه ای ، تعیین اهداف و موارد دیگر.

توسعه یک برند شخصی یک فرآیند دشوار است – روشی که شامل تلاش ، پایداری و دردهای در حال رشد است. با این وجود ، اگر می توانید صدای متمایز را شناسایی و طراحی کنید که ارزش قانونی را برای مخاطبان هدف خود اضافه می کند ، حداقل می توانید شروع کنید تا شما را از زمین خارج کنید.

و چه کسی می داند ، شاید روزی برند شما قابل تشخیص ، به یاد ماندنی و به اندازه کافی منحصر به فرد باشد تا یک غریبه بگوید ، “اوه ، من از شما شنیده ام. شما شخص [آنچه را که شما را از هم جدا می کند] درج کنید. “

یادداشت ویرایشگر: این پست در ابتدا در ژوئن 2015 منتشر شد و برای جامع بودن به روز شده است.

منبع:hubspot

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا